به گزارش یزدفردا: شدت انفجارها بسیار زیاد و فاجعهبار بود. مادران و کودکان بخش زیادی از شهدا و مجروحان را تشکیل میدادند و تعدادی از نیروهای امدادی، پلیس، موکبداران، مردم عادی و کارکنان سپاه در بین آسیبدیدگان بودند.
این جنایت تروریستی که نشاندهنده کینه و سبوعیت دشمنان اسلام و تشیع است، قلب هر انسان آزادهای را به درد آورد و شاهد موج واکنش و محکومیتها از سوی شخصیتهای حقیقی، حقوقی و مجامع داخلی و خارجی بودیم.
حال و روز خانواده شهدا و مصدومان بسیار غمانگیز بود، به ویژه آنها که خبری از عزیزانشان نداشتند و با خوف و رجا در جستجو بودند تا بدانند آیا عزیزشان در بین شهداست یا مجروحان.
در راهروی بیمارستان شهید باهنر کرمان پدری را دیدم که به دیوار تکیه داده و گریه میکرد، از او سوال کردم نگران کیست؟ جواب داد دختر ۱۵ سالهام مفقود است. همه بیمارستانها را گشتهایم، حالا آمدیم اینجا.
حدود ۱۰ دقیقه از گفتوگویمان نگذشته بود که با فریادهای خانمی از راهروی روبرویی متوجه شدم که خواهر همان دختر است و عزیزش را در بین شهدا یافته بود.
پدر که متوجه موضوع شد، صدای نالهاش بلند شد و چقدر غمانگیز بود این خبر.
صحنههای اشکبار زیادی را از شب گذشته تاکنون در بیمارستانهای کرمان دیدیم و پا به پای همراهان داغدیده اشک ریختیم و دم نزدیم.
مادری که صدای نالهاش بلند بود و از وزیر کشور درخواست داشت به داد فرزندش برسد (به او گفته بودند منتظر عمل جراحی است)، غافل از اینکه جگرگوشهاش پرپر شده و او در مکالمه همسرش با وزیر متوجه موضوع شد و فریادش به آسمان بلند شد.
آه از این همه سنگدلی که زنان و کودکان را در روزی که به نام مادر بود، به خاک و خون کشید.
پاهایمان توان رفتن به خانه خداکرم سلطانی را نداشت؛ پدر پیری که دو دختر، عروس و پنج نوهاش را در حادثه تروریستی روز گذشته کرمان از دست داده بود.
پسر آقای سلطانی دیگر نای صحبت کردن نداشت و با صدایی که از بن گلو میآمد با گریه میگفت «مریمم فقط ۹ سال داشت».
پدر خانواده با گریه به وزیر کشور گفت: شیرخواره یک ساله داشتیم.
خانواده آقای سلطانی در مسیر منتهی به گلزار شهدای کرمان موکب داشته و به زائران سردار حاج قاسم سلیمانی خدمت میکردند.
نوههای شهید آقای سلطانی از دختر یک ساله تا نوجوان ۱۳ ساله بودند.(بعد از حضورمان در منزل آقای سلطانی خبر دادند نوه دیگرش که در بیمارستان بوده نیز شهید شده و عزیزان آسمانی این خانواده ۹ نفر شدند).
یکی از همکاران رسانهای ما نیز در این جنایت تروریستی خواهرزاده ۱۵ سالهاش را از دست داده و خواهر و خواهرزاده چهار سالهاش در بیمارستان بستری هستند که حال خواهرزادهاش وخیم است.
در بیمارستان پیامبر اعظم کرمان نیز وضعیت بیماران بستری در ICU خوب نیست.
خانمی را در راهرو دیدم که از بس گریه کرده، چشمهایش ورم کرده بود. درباره نگرانیاش که سوال کردم، گفت: همسرم از ناحیه سر به شدت مجروح شده، در کماست و حالش وخیم است.
مقصد دیگر ما به همراه وزیر کشور، منزل پدر شهید عادل رضایی(مداح کرمانی) بود که روز گذشته بعد از اجرای برنامه در گلزار شهدای کرمان، در مسیر برگشت در حادثه تروریستی، آسمانی شد.
در منزل پدر، مداحی عادل در حال پخش و ناله خواهرانش بلند بود که با رفتنش آتش به جانشان زده بود.
عادل رضایی دو فرزند پسر و یک دختر یک و نیم ساله دارد.
منزل پدر شهید محمد پورشیخعلی از نیروهای یگان امداد فرماندهی انتظامی استان کرمان مقصد بعدی ماست که در حادثه تروریستی روز گذشته به شهادت رسید.
پدر این شهید به وزیر کشور گفت: من بازنشسته ارتش هستم و در زمان جنگ، کردستان بودم اما لیاقت شهادت نداشتم.
شهید پورشیخعلی ۳۶ ساله بود و یک دختر چهار ساله دارد.
ابعاد فاجعه تروریستی کرمان خیلی گسترده و غمبار است. چه مادرانی که جگرگوشههایشان را از دست دادند. چه دختران و پسرانی که یتیم شدند؛ گناه کودکان شیرخواره چه بود که این چنین پرپر شدند؟
دوستم خبر داد علیرضا، پسر همسایهشان، تک پسر خانواده به تازگی داماد شده بود که دست پلید تروریستهای خونخوار خانه بختش را ویران کرد و او را از خانوادهاش گرفت.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
سهشنبه 22,آوریل,2025